پرش لینک ها

خودآگاهی و خودشناسی

به این صفحه امتیاز دهید

در این مقالۀ سایت راهبران فردا همراه ما باشید تا اطلاعات کامل و جذابی با موضوع:« خودآگاهی و خودشناسی» به دست بیاورید. موضوعی که این روزها در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام از آن صحبت های زیادی شده است.

خودشناسی جایگاه ویژه‌ای در زندگی انسان دارد. خداوند متعال از آنجا که خودشناسی اهمیت ویژه‌ای برای انسان داشت، در احادیث پیامبران به این نکته اشاره کرده است که اگر کسی خود را بشناسد همانند کسی است که خدا را شناخته است.

خودشناسی و خوداگاهی

خودشناسی در ادبیات ما نیز جایگاه خاصی داشته و دارد و شاعران زیادی در این موضوع شعر سروده اند.

خود آگاهی و خودشناسی تقریباً یک معنا دارند. همانطور که از اسم این کلمه پیداست، شناخت خود. شاید در ابتدا این واژه خودآگاهی بسیار ساده به نظر برسد اما بدانید که همین موضوع سبب می شود تا برخی از انسان ها به موفقیت های زیادی دست پیدا کنند و برخی دیگر، بدون توجه به شناخت خود، زندگی خود را هدر می دهند.

کسی که خودش را بشناسد اولین و مهم ترین گام موفقیت را محکم برداشته است. انسان زمانی که به خودشناسی خودآگاهی برسد، از سیستم روان و بدن گرفته، تا اهداف خود در زندگی را پیدا می کند و برای رسیدن به آن تلاش می کند.

بگذارید با یک مثال ساده اهمیت این موضوع را بیشتر روشن کنیم.

فرض کنید سامان دانشجوی رشتۀ فیزیک هسته ای است. ای پسر جوان و خوشتیپ این رشته را فقط و فقط بخاطر اینکه رشتۀ یکی از دوستان صمیمی اش بوده انتخاب کرده و هیچ علاقه ای به این رشته ندارد. بعد از سه سال تحصیل و تلاش در این رشته، ترک تحصیل می کند.

اگر این فرد خودش و علاقۀ تحصیلی خود را می شناخت، مطمئنناً به همچین روزی دچار نمی شد. این یک مثال بسیار ساده بود. افراد زیادی هستند که عدم توجه به خودآگاهی و خودشناسی زندگی و عمر خود را هدر دادند و هیچ زمانی از زندگی رضایت نداشتند.

برای رسیدن به خودآگاهی هر فردی باید مراحلی را طی کند که در ادامۀ این مقالۀ راهبران فردا سعی کردیم به برخی از ان ها اشاره کنیم.

توجه داشته باشید که برای خودشناسی و خودآگاهی می توانید در کلاس های ویژۀ راهبران فردا شرکت کنید. تنها کافی است با کارشناسان ما ارتباط برقرار کنید.

 روش های رسیدن به خودشناسی و خوداگاهی

آشنایی بیشتر با خودشناسی و خوداگاهی

انسان ابعاد مختلفی دارد. اگر با علم روانشناسی آشنا باشید و برخی از کتب اولیه این رشته همانند روانشناسی عمومی را مطالعه کرده باشید، باید بدانید که انسان از دیدهای مختلفی در روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. برخی انسان را از نظر رفتار مطالعه کرده اند و برخی دیگر با توجه به روان او را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند.

یکی از رویکردهایی که در زمان ما بسیار مورد بحث و گفت و گو قرار گرفته است CBT و یا همان رویکر شناختی-رفتاری است.

این رویکرد دیدگاه بسیار جالبی دارد. این رویکرد معتقد است که واکنش هر انسان به اتفاقاتی که در پیرامونش می افتد، صرفاً بخاطر خود اتفاق نیست بلکه این واکنش تعبیر و تفسیری است که ما از آن اتفاق داریم.

سیستم روان هر فرد طوری طراحی شده است که با توجه به قرار گرفتن در موقعیت های مختلف، افکار مختلفی نیز تولید می کند و این سبب می شود تا انسان، هیجان های مختلفی را تجربه کند.

اگر بخواهیم خیلی ساده به این مسئله نگاه کنیم باید ذهن انسان را مثل یک کامپیوتر در نظر بگیرید. به رایانه ها ابتدا اطلاعاتی داده می شود. بعد از ورود اطلاعات، رایانه آن ها را مورد بررسی قرار می دهد و پس از پردازش اطلاعات ورودی، خروجی با توجه به فرمتی که هست، به انسان نمایش داده می شود.

ذهن انسان نیز اطلاعاتی از محیط پیرامون دریافت می کند و سپس با پردازش آن ها، رفتار و واکنشی نسبت به آن ها دارد.

خودشناسی و خودآگاهی مسئلۀ بسیار جذابی است که ما در این مقاله تنها به بخشی از آن اشاره کردیم.

هر فرد برای اینکه خودش را به خوبی بشناسد ابتدا باید با سیستم روان خود به خوبی آشنا شود. هر ذهنی رویکرد خاصی دارد و نسبت به اتفاقات پیرامون رفتار خاصی از خودش نشان می دهد.

برخی از افراد با توجه به مشکلاتی روحی و روانی که دارند، قوانینی را در ذهن خود اشتباه فرض کرده اند و برای همین نسبت به برخی از رفتار ها، واکنش های غیر طبیعی انجام می دهند. دلیل این امر نیز می تواند موارد بسیار زیادی باشد که یکی از مهم ترین دلایلش، دوران کودکی است.

هر کودک با توجه به رفتاری که والدین و اطرافیانش با او دارند، باورهایی را در ذهن خودش تشکیل می دهد. این باور ها، پایه های فکری هر فردی است که به باور های بنیادین نیز معروف هستند.

حتماً داستان معروف ادیسون را شنیده اید که مادرش چه نقش مهمی در پیشرفت او داشته است. زمانی که معلوم ادیسون به او نامه ای می دهد و می گوید:« این نامه را به مادرت برسان و بگو از طرف معلم مدرسه است.»

معلم ادیسون در نامه نوشته بود که فرزند شما کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامۀ تحصیل ندارد. مدرسۀ ما نیز جای دانش اموزان کودن و بی استعداد نیست و از فردا، ادیسون حق ورود به مدرسه را ندارد.

مادر ادیسون نامه را برای فرزندش اینگونه خواند:« سلام خانم ادیسون، فرزند شما از هوش بسیار بالایی برخوردار است و مدرسه ما نمی تواند محیط خوبی برای آموزش پسر شما با این هوش و استعداد باشد. شما باید خودتان به او آموزش دهید.»

این باور بنیادین در ذهن ادیسون شکل گرفت که یک دانش اموز نابغه است. در حالی که وی اصلاً از افراد معمولی هم هوش کمتری داشت.

مادر ادیسون کاری کرد تا فرزندش به خودشناسی برسد و خودش را به عنوان یک نابغه باور داشته باشد.

تفاوت خودآگاهی و خودشناسی

تفاوت خودآگاهی و خودشناسی موضوعی است که بحث های زیادی درباریشان مطرح شده است. برخی این دو را به عنوان یک معنا به کار برده اند و برخی دیگر معانی گوناگونی برای خودآگاهی و خودشناسی در نظر گرفته اند.

خود آگاهی که هنوز تعریف یکسانی از آن بیان نشده، یعنی از رفتاری که دارید با توجه به مطابق بودن و نبودن با ارزش درونی خود، آگاه باشید. به معنای ساده یعنی اینکه خود را از بالا نگاه کنید و بدانید که دیگران شما را چطور آدمی می دانند.

خودشناسی نیز یعنی بدانید چه انسانی هستید و تمام نکات خود را کشف کنید.

خودآگاهی مسیری بسیار طولانی دارد اگر راهش را بلد نباشید. ما در راهبران فردا سعی داریم تا این مسیر را به شما نشان دهیم.

 

پیام بگذارید