«Web ۳» چیست؟ راهنمای مبتدیان برای اینترنت غیرمتمرکز آینده
Web ۳ نسخۀ احتمالی آینده اینترنت مبتنی بر بلاکچینهای عمومی است، یک سیستم ثبت سوابق که بیشتر برای تسهیل تراکنشهای ارزهای دیجیتال شناخته شده است. جذابیت Web ۳ در این است که غیرمتمرکز است، به این معنی که به جای دسترسی مصرف کنندگان به اینترنت از طریق سرویسهایی مانند گوگل، اپل یا فیس بوک، افراد خودشان مالک و اداره کننده ی بخش هایی از اینترنت هستند.
Web ۳ به «مجوز» نیاز ندارد، به این معنی که مقامات مرکزی نمیتوانند تصمیم بگیرند که چه کسی به چه خدماتی دسترسی داشته باشد، و همچنین به «اعتماد» نیاز ندارد، به این معنی که برای انجام تراکنشهای مجازی بین دو طرف، وجود یک واسطه لازم نیست.
از آنجایی که این آژانس ها و واسطه ها بسیاری از اطلاعات را در اختیار دارند، Web ۳ از نظر فنّی، حریم خصوصی کاربران را بهتر محافظت میکند.
امور مالی غیرمتمرکز، که اغلب بهعنوان «DeFi» شناخته میشود، جزئی از Web ۳ است که در حال افزایش است. این امر مستلزم اجرای تراکنشهای مالی در دنیای واقعی بر روی بلاکچین بدون کمک بانکها یا دولت است. در همین حال، بسیاری از شرکتهای بزرگ و شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در حال تزریق پول به Web ۳ هستند، و تصور اینکه تعامل آنها منجر به نوعی قدرت متمرکز شود، دور از ذهن نیست.
در این مقالۀ وبسایت راهبران فردا، نحوۀ تکامل وب، اینکه «چرا همه در مورد Web ۳ صحبت میکنند؟»، «Web ۳ برای چه استفاده میشود؟»، «Web ۳ در کریپتو چیست؟»، «وب ۳ به کجا میرود؟» و «وب ۳ چرا مهم است؟» را بررسی خواهیم کرد.
شبکۀ جهانی وب ابزار اصلی میلیاردها نفر برای تبادل، خواندن و نوشتن اطلاعات و برقراری ارتباط با دیگران از طریق اینترنت است. وب در طول سالها به طرز چشمگیری تغییر کرده است و کاربردهای فعلی آن از روزهای اولیهاش آنقدری فاصله گرفته که تقریباً در مقایسه با روزهای اول خود غیرقابل تشخیص است. تکامل وب اغلب به سه مرحله تقسیم می شود:Web 2 ، Web 1 و Web 3.
اوّلین نسخۀ اینترنت با نام Web 1.0 شناخته میشد. Web ۱ را بهعنوان نسخۀ فقط خواندنی در نظر بگیرید. اکثر افراد مصرفکنندگان محتوا بودند، در حالی که سازندگان عمدتاً توسعه دهندگان وب بودند که وبسایتهایی را با مطالبی که عمدتاً در قالب متن یا گرافیک ارائه میشد، میساختند. Web ۱ تقریباً از سال 1991 تا 2004 وجود داشت.
سایتها بهجای زبان نشانه گذاری فرامتن پویا (HTML) در Web ۱ مطالب ایستا را ارائه کردند. دادهها و محتوا از یک سیستم فایل ثابت به جای پایگاه داده تهیه میشد و تعامل کمی در صفحات وب وجود داشت.
بسیاری از ما فقط وب را در نسخۀ فعلی خود دیدهایم که اغلب با نام Web 2 شناخته میشود، که بهعنوان وب خواندن و نوشتن تعاملی و اجتماعی نیز شناخته میشود. برای شرکت در دنیای Web ۲ لازم نیست توسعه دهنده یا برنامه نویس باشید. بسیاری از برنامهها به گونهای طراحی شدهاند که هر کسی میتواند خالق اثر شود.
میتوانید فکری خلق کنید و آن را با بقیه دنیا به اشتراک بگذارید. همچنین میتوانید یک ویدیو پست کنید و آن را در دسترس میلیونها نفر دیگر قرار دهید تا در Web 2 تماشا کنند، با آن تعامل داشته باشند و درباره آن نظر دهند. یوتیوب، فیس بوک، فلیکر، اینستاگرام، توئیتر و سایر رسانههای اجتماعی تنها چند نمونه از برنامه های Web 2 هستند.
فنآوریهای وب، مانند «HTML5»، «CSS3»، و چارچوبهای جاوا اسکریپت، مانند «ReactJs»، «AngularJs»، «VueJs» و … ، شرکتها را قادر میسازد تا ایدههای جدیدی را توسعه دهند که به کاربران اجازه میدهد بیشتر در وب اجتماعی مشارکت کنند.
در نتیجه، توسعه دهندگان تنها نیاز به طراحی مکانیزمی برای فعال کردن و درگیر کردن کاربران دارند زیرا Web ۲ حول آنها ساخته شده است.
در نظر بگیرید که اپلیکیشنهای برجستهای مانند اینستاگرام، توئیتر، لینکدین و یوتیوب در روزهای ابتدایی خود در مقایسه با وضعیت فعلی چقدر متفاوت بودند. همه این شرکتها معمولاً مراحل زیر را طی میکنند:
وقتی یک برنامه نویس یا شرکت یک برنامه محبوب را منتشر میکند، تجربه کاربر با آن اغلب بهطوری باورنکردنی لذت بخش است، بهویژه با افزایش محبوبیت برنامه. به همین دلیل است که آنها میتوانند در ابتدا خیلی سریع به کشش دست یابند. بسیاری از کسب و کارهای نرم افزاری در ابتدا نگران کسب درآمد نیستند.
مردم میتوانند با مشارکت در پروتکل از راههای مختلف، چه فنی و چه غیر فنی، امرار معاش کنند. مصرف کنندگان این سرویس معمولاً برای استفاده از پروتکل هزینه میپردازند، مثلاً به یک ارائه دهنده خدمات بهصورت مجازی مانند خدمات وب آمازون پول پرداخت میکنند. مانند بسیاری از اشکال تمرکززدایی، واسطههای غیر ضروری و اغلب بیهوده حذف میشوند.
علاوه بر این، Web ۳ به شدت به توکنهای غیرمثلی (NFT)، ارزهای دیجیتال و دیگر موجودیت های بلاک چین متکی است. به عنوان مثال، «Reddit» در تلاش است تا با ایجاد مکانیزمی برای استفاده از ارزهای رمزنگاری شده به Web ۳ نفوذ کند تا به کاربران اجازه دهد اساساً بخشهایی از جوامع محلی را که در آن شرکت میکنند، کنترل کنند.
به این مفهوم که کاربران از «امتیازات انجمن» استفاده میکنند، که آن مزایا را با ارسال پست در یک «subreddit» خاص کسب میکنند. سپس کاربر بر اساس تعداد کاربرانی که به یک پست خاص رأی مثبت یا منفی دادهاند امتیاز میدهد. این به سادگی یک نسخه بلاک چین «Reddit Karma» است.
این امتیازات اساساً میتوانند به عنوان سهام رأی استفاده شوند و به کاربرانی که مشارکت قابل توجهی داشته اند اجازه میدهند تا در انتخابهایی که بر نظر جامعه مؤثر است، تأثیر بیشتری داشته باشند. از آنجایی که این امتیازها در بلاک چین ذخیره میشوند، صاحبان آنها کنترل بیشتری روی آنها دارند.
آنها را نمیتوان بهسادگی از بین برد، و آنها شما را دنبال میکنند. اگر بخواهیم منصف باشیم، این فقط یکی از کاربرهای آن است، نسخۀ شرکتی ایده Web 3 که به نام سازمانهای مستقل غیرمتمرکز (DAOs) شناخته میشود، از توکنها برای توزیع یکنواخت تر مالکیت شرکت و اختیارات اعضا در تصمیمگیری استفاده میکنند.
حرکت از Web 2 به Web 3 بهکندی و بدون جلب توجه عموم مردم اتفاق میافتد. برنامههای Web 3 ظاهر و سبکی مشابه برنامه های Web 2 دارند، اما بازده آنها اساساً متفاوت است.
آینده Web 3 به برنامههای کاربردی جهانی منتهی میشود که میتوانند توسط طیف گستردهای از دستگاه ها و انواع مختلف نرم افزارها خوانده شوند و مورد استفاده قرار گیرند و فعالیتهای تجاری و تفریحی ما را راحتتر میکنند.
با ظهور فنّاوریهایی مانند دفتر کل توزیع شده و ذخیره سازی بلاکچین، تمرکززدایی دادهها و ایجاد یک محیط شفاف و امن امکان پذیر خواهد شد که تمرکز، نظارت و تبلیغات بیهوده وب 2.0 را به چالش میکشد.
در یک وب غیرمتمرکز، زمانی که زیرساختهای غیرمتمرکز و پلتفرمهای کاربردی جایگزین شرکتهای فناوری متمرکز شوند، افراد میتوانند به درستی دادههای خود را کنترل کنند.
بیایید به چهار ویژگی Web 3 نگاه کنیم تا پیچیدگیها و ظرافت های آن را بهتر درک کنیم.
وب معنایی جزء حیاتی Web ۳ است. این عبارت توسط تیم «برنرز لی» برای توصیف شبکهای از دادهها که ماشینها میتوانند تجزیه و تحلیل کنند، ابداع شد.
دو سنگ بنای Web 3 ، وب معنایی و هوش مصنوعی است. وب معنایی به آموزش رایانه به معنای دادهها کمک میکند و به هوش مصنوعی اجازه میدهد موارد استفاده در دنیای واقعی را توسعه دهد که میتواند از دادهها استفاده بهتری کند.
مفهوم اولیه، ایجاد یک رشته از اطلاعات و دانش در سراسر اینترنت است که به درک معنای کلمات و تولید، اشتراک گذاری و اتصال محتوا از طریق جستجو و تجزیه و تحلیل کمک میکند. Web 3 به لطف ابردادههای معنایی، ارتباط دادههای بیشتری را با هم تسهیل میکند. در نتیجه، کاربر به سطح جدیدی از اتصال میرسد و این پیشرفت را تجربه میکند که از تمام دادههای قابل دسترسی بهره میبرد.
Web 3 آیندۀ اینترنت را از یک وب دو بعدی ساده به یک دنیای سایبری سه بعدی و واقعیتر تبدیل خواهد کرد. وب سایتها و خدمات Web ۳ مانند تجارت الکترونیک، بازی های آنلاین و بازار املاک و مستغلات از طراحی سه بعدی استفاده قابل توجهی میکنند.
ممکن است تصور این موضوع عجیب بهنظر برسد، اما هزاران نفر در سراسر جهان در حال حاضر در Web 3 در حال تعامل هستند. بهعنوان مثال، بازی های آنلاین مانند:«Second Life» یا «World of Warcraft» را در نظر بگیرید، که در آن شرکت کنندگان به طور قابل توجهی بیشتر از همتایان واقعی خود نگران سلامت آواتارهای مجازی خود هستند.
وب سایتها به لطف هوش مصنوعی قادر به دستهبندی و ارائه بهترین نوع خدمات به کاربران خواهند بود. در عصر کنونی Web 2 ، سازمانها شروع به درخواست بازخورد مشتریان برای درک بهتر کیفیت یک محصول یا دارایی کردهاند. به عنوان مثال، سایتی مانند:« Rotten Tomatoes» را در نظر بگیرید، جایی که کاربران میتوانند فیلمها را ارزیابی و بررسی کنند.
فیلمهایی که نمره بالاتری دارند اغلب به عنوان «فیلمهای خوب» در نظر گرفته میشوند. فهرستهایی مانند این به ما امکان میدهند از «دادههای ضعیف» بگذریم و مستقیماً به «دادههای خوب» برسیم.
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، یکی از مهمترین مزیتهای وب 2.0، استفاده از نقد و بررسی افراد دیگر است. اما از سوی دیگر، توصیههای انسانی همیشه درست نیست، همانطور که همۀ ما میدانیم، ممکن است اشتباه یا یک باگ رخ دهد. حتی ممکن است گروهی از مردم دور هم جمع شوند تا دربارۀ یک فیلم نقدهای مثبتی بدهند که امتیاز آن را بالا ببرند. هوش مصنوعی میتواند یاد بگیرد که دادههای خوب و بد را به درستی تشخیص دهد و اطلاعات قابل اعتمادی را در اختیار ما قرار دهد.
به مفهوم وجود یا حضور همزمان در مکانهای متعدد، «Ubiquitous» میگویند. این ویژگی در حال حاضر در Web 2 موجود است. بهعنوان مثال، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام را در نظر بگیرید، جایی که کاربران با گوشیهای خود عکس میگیرند و سپس آنها را به صورت آنلاین منتشر میکنند و در آنجا مالک اطلاعات خود هستند. پس از ارسال، تصویر در همه جا قابل دسترسی میشود.
با پیشرفت دستگاههای تلفن همراه و اتصال به اینترنت، تجربه Web 3 در همهجا و در هر زمان قابل دسترسی خواهد بود. نوع اینترنت دیگر مانند Web 1 به رایانۀ شما محدود نخواهد شد، یا مانند Web 2 به تلفن هوشمندتان. شما همیشه و همهجا قدرت استفاده از آن را دارید. از آنجایی که بیشتر چیزهای اطراف شما به صورت آنلاین (اینترنت اشیا) متصل هستند، Web 3 ممکن است وب همه چیز و همه جا نامیده شود.
استفادههای اولیه از وب اشیا یا Web 3 در حال حاضر نیز وجود دارد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که مدیران کسب و کار بدانند دوره بعدی رایانه شامل چه چیزهایی میشود، چگونه بر شرکتها تأثیر میگذارد و چگونه ارزش جدیدی را در حین توسعه ایجاد میکند.
علاوه بر این، مردم باید آماده باشند تا با بررسی مدلهای کسبوکار موجود و عملی Web 3، درک کنند که چگونه برخی از مدلهای تجاری تثبیتشده و آزمایشیتر Web 3 در سالهای آینده ارزش کسب میکنند. برخی از رویکردها در بخشهای زیر ذکر شده است.
این داراییهای اصیل برای عملیات شبکه مورد نیاز هستند و به دلیل تأمین امنیت سیستم ارزشمند هستند. با ایجاد انگیزه کافی در استخراج کنندگان برای ارائه قدرت هش، هزینه هکرها برای انجام یک حمله، همزمان با قیمت دارایی اصیل افزایش مییابد و امنیت افزوده شده باعث افزایش تقاضا برای ارز میشود و قیمت آن را بالا میبرد. در نتیجه، ارزش این داراییهای اصیل بهطور کامل بررسی و اندازه گیری شده است.
برخی از اولیّن شرکتهای شبکههای رمزنگاری یک هدف واحد داشتند، منافع و سودآوری بیشتر شبکههایشان. مدل کسبوکار به دست آمده را میتوان به این صورت خلاصه کرد: «خزانۀ داراییهای بومیشان را رشد دهید؛ اکوسیستم را بسازید».
بلاک استریم، بهعنوان یکی از بزرگترین نگهبانان هستۀ بیت کوین، برای تولید ارزش به ترازنامه بیت کوین خود متکی است. بهطور مشابه، «ConsenSys» به هزار کارگر افزایش یافته است و زیرساختهای حیاتی را برای اکوسیستم اتریوم (ETH) ایجاد میکند تا ارزش اتریوم متعلق به خود را افزایش دهد.
با افزایش فروش توکن، موج جدیدی از ابتکارات بلاک چین، مدلهای تجاری خود را حول توکنهای پرداخت درون شبکهها ساختهاند، که اغلب بازارهای دو طرفه را تشکیل میدهند و نیاز به استفاده از یک توکن اصیل برای همه پرداخت ها دارند.
طبق فرضیات، با رشد اقتصادی شبکه، تقاضا برای توکن پرداخت بومی محدود افزایش مییابد و در نتیجه ارزش توکن افزایش مییابد.
استفاده از توکن برای ایجاد جوامع، شرکتها و ابتکارات ممکن است همیشه نتواند درآمد را مستقیماً به دارندگان توکن منتقل کند. بهعنوان مثال، ایده بازخرید یا سوزاندن توکن بهعنوان یکی از جنبههای توکن Binance» (BNB)» و MakerDAO» (MKR)» علاقه بسیاری را برانگیخت. توکنهای بومی از بازار عمومی بازخرید میشوند و با ورود درآمد آن به پروژه (از طریق کارمزد معاملات بایننس و کارمزدهای پایداری MakerDAO) سوزانده میشوند که منجر به کاهش عرضه توکنها و افزایش قیمت آن میشود.
نسل بعدی مدلهای کسب و کار بر پایۀ ایجاد زیرساختهای مالی برای این داراییهای بومی، از جمله مبادلات، متولیان و تامین کنندگان مشتقات، بنا خواهد شد. همۀ آنها با یک هدف ایجاد شدهاند: «ارائه خدمات به کاربرانی که میخواستند با این داراییهای مخاطره آمیز سفته بازی کنند.» از آنجایی که شبکههای زیربنایی باز و بدون مجوز هستند، سازمانهایی مانند «Coinbase» نمیتوانند با ارائه «دسترسی انحصاری» در موقعیت انحصاری قفل شوند، با این حال، نقدینگی و برندهای چنین شرکتهایی در دراز مدت لایه های دفاعی قوی فراهم میکنند.
از آنجایی که واسطهها دیگر در Web 3 دخیل نیستند، دادههای کاربر دیگر کنترل نخواهد شد. این امر احتمال سانسور دولتی یا شرکتی و همچنین اثربخشی حملات انکار سرویس (DoS) را به حداقل میرساند.
مجموعه دادههای گستردهتر الگوریتمهایی را با اطلاعات بیشتری برای ارزیابی با اتصال محصولات بیشتر به اینترنت ارائه میکنند. این موضوع به آنها اجازه میدهد تا اطلاعات دقیقتری را ارائه دهند که مطابق با خواستههای کاربر است.
قبل از Web 3 ، یافتن دقیقترین نتیجه در موتورهای جستجو کار دشواری بود. با این حال، آنها توانایی خود را برای کشف نتایج مرتبط معنایی بر اساس زمینه جستجو و اطلاعات در طول زمان بهبود بخشیده اند. در نتیجه، مرور وب راحتتر میشود و به همه این امکان را میدهد تا اطلاعات خاص مورد نیاز خود را نسبتا با سهولت بیشتری دریافت کنند.
خدمات مشتری برای تجربه مثبت کاربر در وب سایتها و برنامههای کاربردی وب بسیار مهم است. با این حال، بسیاری از شرکتهای موفق وب به دلیل هزینههای زیاد، نمیتوانند عملیات پشتیبانی مشتری خود را گسترش دهند. کاربران میتوانند با استفاده از رباتهای هوشمند که میتوانند همزمان با چندین کاربر صحبت کنند، تجربه بهتری در تعامل با پرسنل پشتیبانی داشته باشند که به لطف Web 3 امکان پذیر است.
در عوض، آنها صرفاً بر گسترش و حفظ مصرف کنندگان جدید متمرکز هستند، اما در نهایت باید شروع به کسب سود کنند.
با این حال، محدودیتهای سرمایه گذاری ریسک پذیر اغلب به چرخۀ عمر و در نهایت تجربه کاربری بسیاری از برنامههایی که در حال حاضر استفاده میکنیم آسیب میزند. برای مثال، زمانی که یک شرکت برای توسعه یک برنامه کاربردی، سرمایههای مخاطرهآمیز را افزایش میدهد، سرمایهگذاران آن معمولاً انتظار بازگشت سرمایهشان را بهصورت دهها یا صدها برابر آن مبلغ اولیه دارند.
این بدان معناست که به جای دنبال کردن یک استراتژی رشد بلندمدت که میتواند به صورت طبیعی حفظ شود، شرکت اغلب در یکی از این دو مسیر قرار میگیرد: بازاریابی یا فروش داده.
دادههای بیشتر به معنای تبلیغات هدفمند بیشتر برای شرکتهای Web 2 متعدد مانند گوگل، فیس بوک، توئیتر و دیگر شرکتها است. این امر منجر به کلیک بیشتر و در نتیجه پول بیشتر بهازای تبلیغات میشود.
بهره برداری و متمرکز سازی دادههای کاربر برای عملکرد وب که ما اکنون میشناسیم و از آن استفاده میکنیم، یک موضوع اساسی است. در نتیجه، نقض دادهها با هم یک اتفاق رایج در برنامههای Web 2 است. حتی وبسایتهایی وجود دارند که به ردیابی نقض دادهها اختصاص داده شدهاند و زمانی که اطلاعات شخصی شما هک شده است به شما اطلاع میدهند.
شما هیچ کنترلی روی دادههای خود یا نحوۀ ذخیره آنها در Web 2 ندارید. در حقیقت، کسب و کارها اغلب دادههای کاربر را بدون اجازه آنها ردیابی و ذخیره میکنند. سپس شرکتهای مسئول این پلتفرمها مالکیت و مدیریت همۀ این دادهها را در اختیار دارند.
علاوه بر این، زمانی که دولتها معتقدند شخصی در حال ابراز عقیدهای است که با تبلیغات آنها در تضاد است، اغلب سرورها را تعطیل میکنند یا حسابهای بانکی را توقیف میکنند. دولتها میتوانند بهراحتی با استفاده از سرورهای متمرکز، در برنامهها دخالت، کنترل یا عملیات لغو انجام دهند.
دولتها اغلب در بانکها مداخله میکنند، زیرا آنها نیز دیجیتال هستند و تحت کنترل متمرکز هستند. با این حال، در دورههای نوسانات بالا، تورم بیش از حد یا سایر بیثباتیهای سیاسی، آنها میتوانند حسابهای بانکی را ببندند یا دسترسی به وجوه را محدود کنند.
بسیاری از این نقصها توسط Web 3 برطرف میشوند، که تلاش میکند به طور بنیادی درباره نحوه ساخت و تعامل ما با برنامهها از ابتدا تجدید نظر کند.
Web 3 که بهعنوان وب معنایی یا خواندن-نوشتن-اجرا نیز شناخته میشود، عصری است (از سال 2010 به بعد) که به آینده وب اشاره دارد.
هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) رایانهها را قادر میسازد تا دادهها را به همان روشی که انسانها انجام میدهند تجزیه و تحلیل کنند، که به تولید و توزیع هوشمند محتوای ارزشمند با توجه به نیازهای خاص کاربر کمک میکند.
چند تفاوت کلیدی بین Web2 و Web3 وجود دارد، اما تمرکززدایی در قلب هر دو است. توسعهدهندگان Web 3 به ندرت برنامههایی را ایجاد و استقرار میدهند که روی یک سرور اجرا میشوند یا دادهها را در یک پایگاه داده ذخیره میکنند (معمولاً روی یک ارائه دهنده مجازی واحد میزبانی و مدیریت می شوند).
در عوض، برنامههای Web 3 بر روی بلاکچین، شبکههای غیرمتمرکز از گرههای همتا به همتا (سرور) متعدد یا ترکیبی از این دو ساخته شدهاند. این برنامهها بهعنوان برنامه های غیرمتمرکز (DApps) شناخته میشوند و شما این اصطلاح را در جامعه Web 3 زیاد خواهید شنید.
شرکت کنندگان شبکه (توسعهدهندگان یا برنامهنویسان) برای ارائه خدمات با بالاترین کیفیت برای ایجاد یک شبکه غیرمتمرکز پایدار و ایمن پاداش دریافت میکنند.
وقتی صحبت از Web 3 به میان میآید، متوجه خواهید شد که عبارت رمزارز نیز اغلب مطرح میشود. این اتفاق به این دلیل است که بسیاری از پروتکلهای Web 3 به شدت به ارزهای دیجیتال متکی هستند.
در عوض، به هر کسی که میخواهد به ایجاد، اداره، مشارکت یا بهبود یکی از پروژهها کمک کند، یک انگیزه پولی (توکنها) ارائه میکند. توکنهای Web 3 داراییهای دیجیتالی هستند که با چشم انداز ایجاد یک اینترنت غیرمتمرکز مرتبط هستند.
این پروتکلها ممکن است خدمات مختلفی مانند محاسبات، پهنای باند، ذخیرهسازی، شناسایی، میزبانی و سایر خدمات آنلاینی را که قبلاً متکی بر ارائهدهندگان فضای ابری وجود داشت، ارائه دهند.
بهعنوان مثال، پروتکل «Livepeer» که مبتنی بر اتریوم است، بازاری را برای ارائه دهندگان زیرساخت ویدئو و برنامه های کاربردی استریم فراهم میکند. به طور مشابه، هلیوم مصرفکنندگان و کسبوکارهای کوچک را تشویق میکند تا پوشش بیسیم را تأمین و تأیید کنند و دادههای دستگاه را از طریق شبکه با استفاده از بلاک چین و توکنها ارسال کنند.